من میتوانم
هانري پوانکاره » در مورد زيبايي رياضيات اين گونه مي گويد : مطالعه مي کند که از آن لذت مي برد و چون طبيعت زيباست از آن لذت مي برد . اگر طبيعت زيبا نبود، ارزش شناختن نداشت و اگر طبيعت ارزش شناختن نداشت، زندگي هم ارزش زيستن نداشت. البته، من در اينجا از آن گونه زيبايي که حواس را متأثر مي کند، يعني از زيبايي اوصاف و ظواهر، سخن نمي گويم؛ نه به اين جهت که اين زيبايي ها را دست کم بگيرم، نه چنين نيست، اما اين زيبايي ربطي به علوم ندارد، منظورم زيبايي ژرف تري است که از نظم هماهنگ اجزا به وجود مي آيد و تنها هوش ناب قادر به درک آن است. » « برتراند راسل » نيز زيبايي رياضيات را اين گونه به رخ مي کشد: جدي، درست مانند يک تنديس، به طور شگفت انگيزي محض، و توانا در نهايت جديت، به طوري که تنها بزرگترينِ هنرمندان مي توانند اين گونه باشند. »
نظرات شما عزیزان:
« دانشمند ، طبيعت را به خاطر فايده اش مطالعه نمي کند، آن را براي اين
« رياضيات هيچ حقيقتي ندارد اما بالاترين زيبايي را داراست. يک زيبايي سرد و
яima |